Amnesia

I wish that I could wake up with amnesia, and forget 'bout this stupid little things

Amnesia

I wish that I could wake up with amnesia, and forget 'bout this stupid little things

بایگـآنی

اینو بخونین


+ من یه بار چند ماه پیش بستنی گرفتم رسیدم به آخراش که حالت مخروط شده بود بابام به مامانم یه چیز گفت منم پقی زدم زیر خنده، برای جلوگیری از ریختن بستنی م کردمش تو حلقم بعد بستنی از صورتم شروع کرد بستنی ریختن، منم هی سعی میکنم نگهش دارم با دستام، بعد دوباره بابام یادم میوفته و میخندم.



۹۴/۰۵/۲۶
زارا ^_^

نظرات  (۱)

دقیقا به اون حالت مضحک من خندیدن از ته دل به رفتارای بابامم اضافه کن :))
پاسخ:
:)))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی